ارتباط موثر چیست؟ 3مورد از موانع آن.
مهارت های ارتباطی به ما کمک میکند که در تعاملاتی که داریم، بهتر و موثرتر عمل کنیم. درواقع، ما تلاش میکنیم آنچه را که در ذهن داریم را به طرف مقابل منتقل کنیم و مهم تر از آن، بتوانیم روی آن تاثیر بگذاریم. این وسط، عوامل زیادی نقش دارند که در ارتباطات ما شدیدا اثرگذارند. ما از ابزارهای مختلفی مانند زبان بدن، ارتباط چشمی، فن بیان و… جهت اثرگذاری بیشتر استفاده میکنیم. و درواقع تمام تلاش خود را میکنیم که به بهترین نحو، اصل موضوع را بتوانیم منتقل کنیم و مخاطبمان هم به خوبی مطلب را دریافت کند.
پس ارتباط موثر
یعنی که ما از تمام توان خود و ابزارهای مختلفی که داریم، جهت انتقال بهتر پیام به مخاطبمان استفاده کنیم.
طبیعتا در هر ارتباطی، اینکه طرف مقابلمان چقدر گیرنده هایش قوی است نیز مهم است، اما از آنجایی که ما نمیتوانیم او را تغییر دهیم و فقط خودمان را میتوانیم کنترل کنیم، مجبوریم که از مهارت های ارتباطی مختلف جهت ایجاد این اتصال استفاده کنیم.
طبیعتا هر مهارتی که به ما در جهت ساده سازی این ارتباط و افزایش تاثیرگذاری ما بر روی مخاطبمان کمک کند، میتواند ارتباط موثر ما را نیز بهبود بخشد.
طبیعتا فردی که دارای فن بیان بالا، مهارت مذاکره، شناخت مخاطب، هوش هیجانی و… باشد، ارتباط خیلی بهتری را میتواند برقرار کند.
پس در یک کلام: ارتباط موثر یعنی میزان اثر بخشی رابطه مان و تاثیری که میگذاریم.
تعدادی از موانع ارتباط موثر:
1- تفاوت ادراک.
فرایند دریافت و تفسیر اطلاعات را ادراک گویند. یعنی ما به واسطه حواس 5گانه ای که داریم اطلاعات را دریافت میکنیم، در مغزمان پردازش و تفسیر میکنیم و در نهایت یک واکنش رفتاری یا احساسی نشان میدهیم.
درواقع نحوه ی ادراک ما به عوامل مختلفی برمیگردد. عواملی مانند تجربیات گذاشته ما، باورهایی که داریم، طرزفکر و نحوه ای که جهان را میبینیم و… اما نکته ی مهم در ارتباط موثر، زاویه نگاه و ادراک طرف مقابل است، نه ادراک ما! برای اینکه بتوانیم متوجه نحوه ادراک طرف مقابل شویم، در درجه اول باید “شنونده های خوبی” باشیم. ما با گوش دادن میتوانیم متوجه باورها، نگرش و… طرف مقابل شویم و طبیعتا، با افزایش شناخت ما از مخاطب، میتوانیم ارتباط خیلی موثرتری برقرار کنیم.
2- موانع کلامی.
خیلی اوقات ما از کلمات و ادبیاتی استفاده میکنیم که برای فرد مقابل غیرملموس است. ما باید مخاطبمان را بشناسیم و مناسب شخصیت او، نوع جمله بندی و ادبیاتمان را انتخاب کنیم. یا حتی خیلی اوقات، مثال هایی که میزنیم باید مطابق نیاز های فرد مقابل باشد و درواقع، شخصی سازی شده باشد.
3- زمان و یا مکان نامناسب.
بعضی از اوقات، مخاطب ما در شرایط جسمانی یا روانی مناسبی نیست. قطعا این اتفاق، در میزان انتقال و درک مسائل مختلف میتواند اثر گذار باشد. پس ما باید به دنبال زمان مناسبی باشیم که فرد در بهترین شرایط ممکن است یا در صورت امکان، شرایط مناسب را بسازیم! یعنی بتوانیم ابتدا او را برای صحبتمان آماده کنیم و بعد اقدام کنیم ویا، ارتباط را به زمانی دیگر موکول کنیم.
مکان نامناسب نیز به همین میزان میتواند مانعی برای ارتباطات ما باشد. به عنوان مثال، ما وسط عروسی و اون حجم از سر و صدا، نمیتوانیم مسئله مهمی را مطرح کنیم و بخواهیم به نتیجه برسیم. پس باید مکان مناسبی هم برای این ارتباط در نظر بگیریم.
کلام آخر
ارتباط موثر، به ما کمک میکند که به خواسته هایمان برسیم و بتوانیم یک رابطه برد-برد ایجاد کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید